افتخار به جای یاس!
دامداری نزد شیوانا آمد و به او گفت: “پدرم دامدار بود و من شغل او را به ارث بردم. همه امید خانواده برای تامین درآمد به کار من بود. برای توسعه کار چند نمونه دام قوی از سرزمینی دور به اینجا آوردم اما آنها با خود بیماری عجیبی آوردند که باعث شد هم خودشان تلف شوند و هم تعداد زیادی از گوسفندهایم از بین بروند. از آن روز یاس و ناامیدی عجیبی در دلم لانه کرده است و از دست زدن به هر کاری وحشت دارم. احساس میکنم دیگر هیچ کاری از من برنمیآید و به همین دلیل جان بقیه دامهایی که برایم باقی مانده هم به خطر افتاده است. به من بگويید چه کنم تا این احساس یاس از بین برود؟”
شیوانا تبسمی کرد و گفت: “تو آنقدر شجاع بودی که این جرات را به دلت راه دادی از سرزمینی دور چندین راس دام از نژاد قوی بخری و این همه راه با خودت بیاوری تا در این دهکده آنها را پرورش دهی و نسلی جدید از دامهای قوی را تربیت کنی. از این بابت باید به خودت افتخار کنی. چون هیچکس در این دیار تا به حال جرات چنین کاری را نداشته است. البته در این مسیر باید دقت بیشتری به خرج میدادی و به یکباره دامهای قدیم و جدید را در یک جا نگه نمیداشتی. پس باید ضمن اینکه به جای مایوس بودن، به خودت ببالی و به خویش افتخار کنی، همزمان با آن باید در زمینه شناخت و درمان بیماریهای دامها نیز مهارت کسب کنی و دانش بیندوزی.
هر وقت در زندگی دیدی کاری انجام دادی که باعث یاس و ناامیدیات شد، به جای فرو رفتن در لاک ناامیدی و دست روی دست گذاشتن به تواناییهای خودت بیندیش و مسوولیت کارهای خود را به عهده بگیر و به قابلیتهای خود افتخار کن. افتخار را جایگزین یاس و ناامیدی کرده و برای نتیجه گرفتن دوباره تلاش را آغاز کن. حس افتخار در کنار تلاش مستمر و تمامنشدنی، خودبهخود یاس و ناامیدی را از درونت محو میسازد و برای تو قدرت و توان لازم برای سر پا ایستادن و ادامه زندگی فراهم میکند.”
شیوانا-مجله موفقیت شماره 210
دیدگاهتان را بنویسید