چهل حدیث از امام حسین (ع)

چهل حدیث از امام حسین (ع)

چهل حدیث از امام حسین (ع)
چهل حدیث از امام حسین (ع)

چهل حدیث از امام حسین (ع)

۱- پند امام به عالمان:

أَیَّتُهَا الْعِصابَهُ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَهٌ وَ بِالْخَیْرِ مَذْکُورَهٌ وَ بِالنَّصیحَهِ مَعْرُوفَهٌ وَ باللّهِ فى أَنـْفُسِ النّاسِ مَهابَهٌ، یُهابِکُمُ الشَّریفُ، وَ یُکْرِمُکُمُ الضَّعیفُ وَ یُؤْثِرُکُمْ مَنْ لافَضْلَ لَکُمْ عَلَیْهِ وَ لا یَدٌ لَکُمْ عِنْدَهُ، تَشْفَعُونَ فِىالْحَوائِجِ إِذَا امْتُنِعَتْ مِنْ طُلاّبِها، وَ تَمْشُونَ فِى الطَّریقِ بِهَیْبَهِ الْمُلُوکِ وَ کَرامَهِ الاَْکابِرِ… فَأَمّا حَقُّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعْتُمْ وَ أَمّا حَقُّکُمْ بِزَعْمِکُمْ فَطَلَبْتُمْ أَنْتُم تَتَمَنَّوْنَ عَلَى اللّهِ جَنَّتَهُ وَ مُجاوَرَهَ رَسُلِهِ وَ أَمانًا مِنْ عَذابِهِ؟!

حضرت ابى عبداللّه الحسین(علیه السلام) خطاب به عالمان بی عمل و تارکان امر به معروف و نهى از منکر فرموده اند:اى گروه نیرومندى که به دانش مشهور و به نیکى مذکور و به خیرخواهى معروف و با نام خدا و مذهب در نفوس مردم، با مهابت جلوه گرید! شریف از شما حساب مىبرد و ضعیف شما را گرامى میدارد، و کسانى که بر آنها برترى و حقّى ندارید، شما را بر خود ترجیح میدهند، شما وسیله حوائجى هستید که بر خواستارانش ممتنع است، و به هیبت پادشاهان و کرامت بزرگان در راه گام برمیدارید…!و امّا حق ضعیفان را ضایع کردید! و حقّ خود را که به گمانتان شایسته آنید طلب نمودید…! و با این حال آرزوى بهشت الهى را دارید و همجوارى پیامبران و امان از عذابش را در سر مى پرورانید!

۲- اصلاح امّت، نه قدرت طلبى:

أَللّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ ما کانَ مِنّا تَنافُسًا فى سُلْطان وَ لاَ الِْتماسًا مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ وَ لکِنْ لِنَرُدَّ الْمَعالِمَ مِنْ دینِکَ وَ نُظْهِرَ الاِْصْلاحَ فى بِلادِکَ وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِکَ وَ یُعْمَلَ بِفَرائِضِکَ وَ سُنَنِکَ وَ أَحْکامِکَ.

در باره فلسفه قیامش فرمود: بار خدایا! تو مىدانى که آنچه از ما اظهار شده براى رقابت در قدرت و دستیابى به کالاى دنیا نیست; بلکه هدف ما این است که نشانه هاى دینت را به جاى خود برگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم تا ستمدیدگان از بندگانت امنیّت یابند و به واجبات و سنّتها و دستورهاى دینت عمل شود.

۳- بهداشت جسم و خودسازى:

أُوصیکُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَ أُحَذِّرَکُمْ أَیّامَهُ… فَبادِرُوا بِصِحَّهِ الاَْجْسامِ فى مُدَّهِ الاَْعْمارِ… فَإِیّاکَ أَنْ تَکُونَ مِمَّنْ یَخافُ عَلَى الْعِبادِ مِنْ ذُنُوبِهِمْ وَ یَأْمَنَ العُقُوبَهَ مِنْ ذَنْبِهِ.

اى مردم! شما را به تقواى الهى سفارش میکنم و از (گناه کردن) در ایّامش برحذر میدارم… در مدّت عمر به سلامت و تندرستى جسم پیشى گیرید و از کسانى مباشید که بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش آسوده خاطراند!

۴- اقسام جهاد:

أَلْجِهادُ عَلى أَرْبَعَهِ أَوْجُه: فَجِهادانِ فَرْضٌ وَ جِهادُ سُنَّهٌ لا یُقامُ إِلاّ مَعَ فَرْض وَ جِهادٌ سُنَّهٌ، فَأَمّا أَحَدُ الْفَرْضَیْنِ فَجِهادُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ عَنْ مَعاصِى اللّهِ وَ هُوَ مِنْ أَعْظَمِ الْجِهادِ، وَ مُجاهَدَهُ الَّذینَ مِنَ الکُفّارِ فَرْضٌ.
وَ أَمَّا الْجِهادُ الَّذى هُوَ سُنَّهٌ لا یُقامُ إِلاّ مَعَ فَرْض فَإِنَّ مُجاهَدَهَ الْعَدُوِّ فَرْضٌ عَلى جَمیعِ الاُْمَّهِ لَوْ تَرَکُوا الْجِهادَ لاََتاهُمُ الْعَذابُ وَ هُوَ مِنْ عَذابِ الاُْمَّهِ وَ هُوَ سُنَّهٌ عَلَى الاِْمامِ، وَحَدُّهُ أَنْ یَأْتِىَ مَعَ الاُْمَّهِ فَیُجاهِدَهُمْ. وَ أَمَّا الْجِهادُ الَّذى هُوَ سُنَّهٌ فَکُلُّ سُنَّه أَقامَهُ الرَّجُلُ وَ جاهَدَ فى إِقامَتِها وَ بُلُوغِها وَ إِحْیائِها، فَالْعَمَلُ وَ السَّعْىُ فیها مِنْ أَفْضَلِ الاَْعْمالِ لاَِنـَّها إِحْیاءُ سُنَّه وَ قَدْ قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): مَنْ سَنَّ سُنَّهً حَسَنَهً فَلَهُ أَجْرُها وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِها إِلى یَوْمِ الْقِیمَهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیْئًا.

جهاد بر چهارگونه است: دوتاى آن فرض، و یکى سنّت که جز با فرض برپاداشته نشود، و دیگر جهاد سنّت.
امّا آن دوتایى که فرض است، یکى جهاد شخص با نفس خود در مقابل معصیتهاى الهى است، و آن بزرگترین جهاد است، و جهاد با کفّار که هم مرز با شمایند فرض است.و امّا جهادى که سنّت است و جز با فرض برپا نشود، جهاد با دشمن است، و واجب است بر همه امّت، و اگر جهاد را ترک کنند عذاب بر آنان آید و این عذابى است که از خود امّت است.و چنین جهادى بر امام سنّت است و حدّ آن این است که امام با امّت به سراغ دشمن روند و با آنها جهاد کنند.
و امّا جهادى که سنّت مطلق است عبارت از هر سنّتى است که شخص آن را برپا میدارد و در برپایى و اجرا و زنده کردن آن تلاش میکند.
بنابراین، هر نوع کار و کوشش در اقامه آن از بهترین اعمال خواهد بود، زیرا که آن زنده نمودنِ سنّت است و پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرموده است: هر که سنّت و روش نیکویى را به وجود آوَرَد پاداشش براى او خواهد بود و نیز ثواب هر که تا روز قیامت بدان عمل کند، بدون آن که از ثواب آنها هم چیزى کاسته شود.

۵- تباهى دنیا:

إِنَّ هذِهِ الدُّنْیا قد تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُها، فَلَمْ یَبْقَ مِنْها إِلاّ صُبابَهٌ کَصُبابَهِ الاِْناءِ وَ خَسیسُ عَیْش کَالْمَرْعَى الْوَبیل، أَلا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْباطِلَ لا یُتَناهى عَنْهُ، لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فى لِقاءِاللّهِ مُحِقًّا، فَإِنّى لا أَرَى الْمَوْتَ إِلاّ سَعادَهً وَ لاَ الْحَیاهَ مَعَ الظّالِمینَ إِلاّ بَرَمًا، إِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنیا وَ الدّینُ لَعْقٌ عَلى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مادَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَإِذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانُونَ.

امام حسین (علیه السلام) در هنگام سفر به کربلا فرمود: راستى این دنیا دیگرگونه و ناشناس شده و معروفش پشت کرده، و از آن جز نمى که بر کاسه نشیند و زندگىاى پست، همچون چراگاه تباه، چیزى باقى نمانده است. آیا نمیبینید که به حقّ عمل نمیشود و از باطل نهى نمیگردد؟ در چنین وضعى مؤمن به لقاى خدا سزاوار است. و من مرگ را جز سعادت، و زندگى با ظالمان را جز هلاکت نمیبینم. به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آنهاست و مادام که براى معیشت آنها باشد پیرامون آناند، و وقتى به بلا آزموده شوند دینداران اندکاند.

۶- نعمت ناخوش انجام:

أَلاِْسْتِدْراجُ مِنَ اللّهِ سُبحانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ یُسْبِغَ عَلَیْهِ النِّعَمَ وَ یَسْلُبَهُ الشُّکْرَ.

غافلگیر کردن بنده از جانب خداوند به این شکل است که به او نعمت فراوان دهد و توفیق شکرگزارى را از او بگیرد.

۷- عبادتِ تاجران، عابدان و آزادگان:

إِنَّ قَوْمًا عَبَدُو اللّهَ رَغْبَهً فَتِلْکَ عِبادَهُ التُّجّارِ وَ إِنَّ قَوْمًا عَبَدُوا اللّهَ رَهْبَهً فَتِلْکَ عِبادَهُ الْعَبیدِ، وَ إِنَّ قَومًا عَبَدُوا اللّهَ شُکْرًا فَتِلْکَ عِبادَهُ الاَْحْرارِ وَ هِىَ أَفْضَلُ الْعِبادَهِ

گروهى خدا را از روى میل و رغبت (به بهشت) عبادت میکنند که این عبادت تاجران است، و گروهى خدا را از روى ترس (از دوزخ) میپرستند و این عبادت بندگان است و گروهى خدا را از روى شکر(و شایستگىِ پرستش) عبادت میکنند و این عبادت آزادگان است که بهترین عبادت است.

۸- پرهیز از ستمکارى:

إِیّاکَ وَ الظُّلْمَ مَنْ لا یَجِدُ عَلَیْکَ ناصِرًا إِلاَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ

برحذر باشید از ستم کردن به کسى که یاورى جز خداوند عزّوجلّ ندارد.

۹- روى آوردن به دیندار، جوانمرد و اصیل:

لا تَرْفَعْ حاجَتَکَ إِلاّ إِلى أَحَد ثَلاثَه: إِلى ذى دین، أَوْ مُرُوَّه، أَوْ حَسَب.

جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروّت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.

۱۰- نشانه هاى مقبول و نامقبول انسانها:

مِنْ دَلائِلِ عَلاماتِ الْقَبُولِ: أَلْجُلُوسُ إِلى أَهْلِ العُقُولِ. وَ مِنْ عَلاماتِ أَسْبابِ الْجَهْلِ أَلْمُماراهُ لِغَیْرِ أَهْلِ الْکُفْرِ. وَ مِنْ دَلائِلِ الْعالِمِ إِنْتِقادُهُ لِحَدیثِهِ وَ عِلْمُهُ بِحَقائِقِ فُنُونِ النَّظَرِ.

از دلائل نشانه هاى قبول، همنشینى با خردمندان است و از نشانه هاى موجبات نادانى، مجادله با مسلمانان و از نشانه هاى دانا این است که سخن خود را نقّادى میکند و به حقایق فنونِ نظر، داناست.

۱۱- نشانه هاى مؤمن:

إِنَّ الْمُؤْمِنَ اتَّخَذَ اللّهَ عِصْمَتَهُ وَ قَوْلَهُ مِرْآتَهُ، فَمَرَّهً یَنْظُرُ فى نَعْتِ الْمُؤمنینَ وَ تارَهً یَنْظُرُ فى وَصْفِ المُتَجَبِّرینَ، فَهُو مِنْهُ فى لَطائِفَ وَ مِنْ نَفْسِهِ فى تَعارُف وَ مِنْ فِطْنَتِهِ فى یَقین وَ مِنْ قُدْسِهِ عَلى تَمْکین.

به راستى که مؤمن خدا را نگهدار خود گرفته و گفتارش را آیینه خود، یک بار در وصف مؤمنان مینگرد و بار دیگر در وصف زورگویان، او از این جهت نکته سنج و دقیق است و اندازه و قدر خود را میشناسد و از هوش خود به مقام یقین میرسد و به پاکى خود استوار است.

۱۲- بخل ورزى در سلام:

أَلْبَخیلُ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلامِ.

بخیل کسى است که به سلام کردن بخل ورزد.

۱۳- نتیجه پیروى از گناهکار:

مَنْ حَاوَلَ امْرَأً بِمَعْصِیَهِ اللّهِ کانَ أَفْوَتَ لِما یَرْجُو وَ أَسْرَعَ لِما یَحْذَرُ.

کسى که با نافرمانی خدا گِرد کسى گردد، آنچه را امید دارد از دست رفتنی تر است و از آنچه برحذر است زودتر دچارش گردد.

۱۴- احترام به ذرّیّه زهرا(علیه السلام):

وَ اللّهِ لا أَعْطِى الدَّنِیَّهَ مِنْ نَفْسى أَبَدًا وَ لَتَلْقِیَنَّ فاطِمَهُ أَباها شاکِیَهً ما لَقِیَتْ ذُرِّیَّتُها أُمَّتَهُ وَ لا یَدْخُلُ الْجَنَّهَ أَحَدٌ أَذاها فى ذُرِّیَّتِها.

به خدا قسم من هرگز زیر بار پستى و ذلّت نخواهم رفت و در روز قیامت، فاطمه زهرا پدرش را ملاقات خواهد کرد، در حالى که از آزارى که فرزندانش از امّت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) دیده اند به پدر خویش شکایت خواهد برد و کسى که ذرّیّه فاطمه را آزار دهد داخل بهشت نخواهد شد.

۱۵- فلسفه قیام:

«إِنّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لا بَطَرًا وَ لا مُفْسِدًا وَ لا ظالِمًا وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فی أُمَّهِ جَدّی (صلی الله علیه وآله وسلم) أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ وَ أَنْهی عَنِ المُنْکَرِ وَ أَسیرَ بِسیرَهِ جَدّی وَ أَبی عَلِی بْنِ أَبیطالب.»

من از روی خودخواهی و خوشگذرانی و یا بری فساد و ستمگری قیام نکردم، بلکه قیام من برای اصلاح در امّت جدّم می باشد، می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره و روش جدّم و پدرم علی بن ابیطالب عمل کنم.

۱۶- ما اهل بیت شایسته حکومتیم:

«إِنّا أَحَقُّ بِذلِکَ الْحَقِّ المُسْتَحَقِّ عَلَیْنا مِمَّنْ تَوَلاّهُ.»

ما اهل بیت به حکومت و زمامداری ـ نسبت به کسانی که آن را تصرّف کرده اند ـ سزاوارتریم.

۱۷- امام کیست؟

«فَلَعَمْری مَا الاِْمامُ إِلاَّ الْعامِلُ بِالْکِتابِ والاْخِذُ بِالْقِسْطِ وَ الدّائِنُ بِالْحَقِّ وَ الْحابِسُ نَفْسَهُ عَلی ذاتِ اللّهِ.»

به جان خودم سوگند، امام و پیشوا نیست، مگر کسی که به قرآن عمل کند و راه قسط و عدل را در پیش گیرد و تابع حقّ باشد و خود را در راه رضی خدا وقف سازد.

۱۸- اهل بیت شایستگان حکومت:

«أَیـُّهَا النّاسُ فَإِنَّکُمْ إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ وَ تَعْرِفُوا الْحَقَّ لاَِهْلِهِ یَکُنْ أَرْضی لِلّهِ وَ نَحْنُ أَهْلُ بَیْتِ مُحَمَّد(صلی الله علیه وآله وسلم) أَوْلی بِوِلایَهِ هذَا الاَْمرِ مِنْ هؤُلاءِ المُدَّعینَ ما لَیْسَ لَهُمْ وَ ًالسّائِرینَ بِالْجَوْرِ وَ العُدْوانِ.»

ای مردم! اگر شما از خدا بترسید و حقّ را بری اهلش بشناسید، این کار بهتر موجب خشنودی خداوند خواهد بود و ما اهل بیت پیامبر، به ولایت و رهبری، از این مدّعیان نالایق و عاملان جور و تجاوز، شایسته تریم.

۱۹- قیام در مقابل ظالم:

«أَیُّهَا النّاسُ إِنَّ رَسُولَ اللّهِ(صلی الله علیه وآله وسلم) قالَ: مَنْ رَی سُلْطانًا جائِرًا مُسْتَحِلاًّ لِحُرَمِ اللّهِ ناکِثًا لِعَهْدِاللهِ مُخالِفًا لِسُنَّهِ رَسُولِ اللّهِ یَعْمَلُ فی عِبادِ اللّهِ بِالاِْثْمِ وَ الْعُدْوانِ فَلَمْ یُغَیِّرْ عَلَیْهِ بِفِعْل وَ لا قَوْل کانَ حَقًّا عَلَی اللّهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مُدْخَلَهُ.»

هان ای مردم! پیامبر خدا فرموده است: کسی که زمامداری ستمگر را ببیند که حرام خدا را حلال می سازد و عهدش را می شکند و با سنّت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) مخالفت می ورزد و در میان بندگان خدا بر اساس گناه و تجاوز عمل می کند، ولی در مقابل او با عمل یا گفتار، اظهار مخالفت ننماید، بر خداوند است که او را با همان ظالم در جهنّم اندازد.

۲۰- خشنودی خالق، ملاک رستگاری:

«لا أَفْلَحَ قَوْمٌ إِشْتَرَوْا مَرْضاتِ الَْمخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخالِقِ.»

رستگار مباد مردمی که خشنودی مخلوق را در مقابل غضب خالق خریدند.

۲۱- بهترین یاران:

«إِنّی لا أَعْلَمُ أَصْحابًا أَوْلی وَ لا خَیْرًا مِنْ أَصْحابی وَ لا أَهْلَ بَیْت أَبَرُّ وَ لا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَیْتی فَجزاکُمُ اللّهُ جمیعًا خَیْرًا.»

در شب عاشورا فرمود: من اصحاب و یارانی را بهتر از یاران خود ندیدهام و اهل بیت و خاندانی بهتر و باوفاتر از اهل بیت خود سراغ ندارم، خداوند به همه شما جزای خیر دهاد.

۲۲- آزمودگان استوار امام(علیه السلام):

«وَ اللّهِ لَقَدْ بَلَوْتُهُمْ فَما وَجَدْتُ فیهِمْ إِلاّ الاَْقْعَسَ یَسْتَأْنِسُونَ بِالْمَنِیَّهِ دُونی اِسْتیناسَ الطِّفْلِ إِلی مَحالِبِ أُمِّه.»

درباره اصحاب خود فرمود:به خدا قسم آنان را آزمودم، دلاور و استوارشان دیدم، به کشته شدن در رکاب من چنان مشتاقاند که طفل شیرخوار به پستان مادرش!

۲۳- بهترین سخن تسلّی بخش:

«إِنَّ أَهْلَ الاَْرْضِ یَمُوتُونَ وَ أَهْلَ السَّماءِ لا یَبْقُونَ وَ أَنَّ کُلَّ شَی ء هالِکٌ إِلاّ وَجْهَ اللّهِ الَّذی خَلَقَ الاَْرضَ بِقُدْرَتِهِ وَ یَبْعَثُ الْخَلْقَ فَیَعُودُونَ وَ هُوَ فَرْدٌ وَحْدَهُ.»

در مقام تسلّی به خواهر بزرگوارش فرمود: اهل زمین می میرند و اهل آسمان باقی نمی مانند و همه چیز رو به فناست، جز ذات پروردگاری که زمین را به قدرتش آفریده، و خلق را برانگیزاند و همه به سوی او باز می گردند، و او تنهی یگانه است.

۲۴- شکیبایی، پل پیروزی:

«صَبْرًا یا بَنِی الْکِرامِ فَمَا الْمُوْتُ إِلاّ قَنْطَرَهٌ تَعْبُرُ بِکُمْ عَنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّرّاءِ إِلَی الْجِنانِ الْواسِعَهِ وَ النِّعَمِ الدّائِمَهِ.»

به اصحاب رزمنده خود در روز عاشورا فرمود: ای بزرگ زادگان! صبر و شکیبایی ورزید که مرگ چیزی جز یک پُل نیست که شما را از سختی و رنج عبور داده به بهشت پهناور و نعمتهی همیشگی آن می رساند.

۲۵- فرجام دنیا:

«عِبادَ اللّهِ إِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مِنَ الدُّنْیا عَلی حَذَر فَإِنَّ الدُّنْیا لَوْ بَقِیَتْ عَلی أَحَد أَوْ بَقِی عَلَیْها لَکانَتِ الأَنْبِیاءُ أَحَقَّ بِالْبَقاءِ وَ أَوْلی بِالرِّضا وَ أَرْضی بِالْقَضاءِ غَیْرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ الدُّنْیا لِلْفَناءِ فَجَدیُدها بال وَ نَعیمُها مُضْمَحِلٌّ وَ سُرُورُها مُکَفْهِرٌ وَ الْمَنْزِلُ تَلْعَهٌ وَ الدّارُ قَلْعَهٌ. فَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزّادِّ التَّقْوی وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.»

بندگان خدا! از خدا بترسید و از دنیا برحذر باشید که اگر بنا بود همه دنیا به یک نفر داده شود و یا یک فرد بری همیشه در دنیا بماند، پیامبران بری بقا سزاوارتر بودند و جلب خشنودی آنان بهتر و چنین حکمی خوش آیندتر بود، ولی هرگز! زیرا خداوند دنیا را بری فانی شدن خلق نموده که تازه هایش کهنه و نعمت هایش زایل خواهد شد و سرور و شادی اش به غم و اندوه مبدّل خواهد گردید، منزلی پست و خانه ی موقّت است، پس بری آخرت خود توشه ی برگیرید.
و بهترین توشه آخرت تقواست، از خدا بترسید، باشد که رستگار شوید.

۲۶- مقاومت مردانه:

«لا وَاللّهِ لاأَعْطیهِمْ بِیَدی إِعْطاءَالذَّلیلِ وَ لا أَفِرُّ مِنْهُمْ فِرارَ الْعَبیدِ.»

نه به خدا سوگند، نه دست ذلّت در دست آنان می گذارم و نه مانند بردگان از صحنه جنگ در برابرشان فرار می کنم.

۲۷- آثار غذی حرام:

«وَیْلَکُمْ ما عَلَیْکُمْ أَنْ تَنْصِتُوا إِلَی فَتَسْمَعُوا قَوْلی وَ إِنَّما أَدْعُوکُمْ إِلی سَبیلِ الرَّشادِ فَمَنْ أَطاعَنی کانَ مِنَ المُرْشَدینَ وَ مَنْ عَصانی کانَ مِنَ المُهْلَکینَ وَ کُلُّکُمْ عاص لاَِمْری غَیْرُ مُسْتَمِع لِقَوْلی قَدِ انْخَزَلَتْ عَطِیّاتُکُمْ مِنَ الْحَرامِ وَ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرامِ فَطَبَعَ اللّهُ عَلی قُلُوبِکُمْ.»

در روز عاشورا خطاب به سپاه ظلم فرمود: وای بر شما چرا ساکت نمی شوید، تا گفتارم را بشنوید؟ همانا من شما را به راه هدایت و رستگاری فرامی خوانم، هر کس از من پیروی کند سعادتمند است و هر کس نافرمانی ام کند از هلاک شدگان است، شما همگی نافرمانی ام می کنید و به سخنم گوش نمی دهید، آری در اثر اهدایی حرامی که به شما رسیده و در اثر غذاهای حرامی که شکم هایتان از آنها انباشته شده، خداوند این چنین بر دلهای شما مُهر زده است!

۲۸- هیهات که زیر بار ذلّت روم!

«أَلا إِنَّ الدَّعِی بْنَ الدَّعِی قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السِّلَّهِ وَ الذِّلَّهِ وَ هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّهُ یَأْبَی اللّهُ لَنا ذلِکَ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤمِنُونَ وَ حُجُورٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنـُوفٌ حَمِیَّهٌ وَ نُفُوسٌ آبِیَـهٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طاعَهَ اللِّئامِ عَلی مَصارِعِ الْکِرامِ.»

آگاه باشید که فرومایه، فرزند فرومایه، مرا در بین دو راهی شمشیر و ذلّت قرار داده است و هیهات که ما زیر بار ذلّت برویم، زیرا خدا و پیامبرش و مؤمنان از این که ما ذلّت را بپذیریم دریغ دارند، دامن پاک مادران و مغزهی با غیرت و نفوس با شرافت پدران، روا نمی دارند که اطاعت افراد لئیم و پست را بر قتلگاه کریمان و نیک منشان مقدّم بداریم.

۲۹- خشم الهی بر یهود، مجوس و دشمن اهل بیت(علیه السلام):

«إِشْتَدَّ غَضَبُ اللّهِ عَلَی الْیَهُودِ إِذْ جَعَلُوا لَهُ وَلَدًا وَ اشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلَی النَّصاری إِذْ جَعَلُوهُ ثالِثَ ثَلاثَه وَ اشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلَی الَْمجُوسِ إِذْ عَبَدُوا الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دُونَهُ وَ اشْتَدَّ غَضَبُهُ عَلی قَوْم إِتَّفَقَتْ کَلِمَتُهُمْ عَلَی قَتْلِ ابْنِ بِنْتِ نَبِیِّهِمْ.»

خشم خداوند بر یهود آن گاه شدّت گرفت که برای او فرزندی قرار دادند، و خشمش برنصاری وقتی شدّت یافت که بری او قائل به خدایان سه گانه شدند، و غضبش بر مجوس آن گاه سخت شد که به جای او آفتاب و ماه را پرستیدند، و خشمش بر قوم دیگری آنگاه شدّت یافت که بر کشتن پسرِ دخترِ پیامبرشان هماهنگ گردیدند.

۳۰- اگر دین ندارید، لااقل آزاد باشید:

«یا شیعَهَ آلِ أَبی سُفْیانَ إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ وَ کُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ فَکُونُوا أَحْرارًا فی دُنْیاکُم وَ ارْجِعُوا إِلی أَحْسابِکُمْ إِنْ کُنْتُم عَرَبًا کَما تَزْعَمُونَ.»

ای پیروان خاندان ابوسفیان! اگر دین ندارید و از روز قیامت نمی ترسید لااقلّ در زندگی دنیاتان آزادمرد باشید، و اگر خود را عرب می پندارید به نیاکان خود بیندیشید.

۳۱- پیشی گیرنده در آشتی:

«أَیُّما إِثْنَیْنِ جَری بَیْنَهُما کَلامٌ فَطَلَبَ أَحُدُهُما رِضَا الاْخَرِ کانَ سابِقُهُ إِلَی الْجَنَّهِ.»

هر یک از دو نفری که میان آنها نزاعی واقع شود و یکی از آن دو رضایت دیگری را بجوید، سبقت گیرنده، اهل بهشت خواهد بود.

۳۲- ثواب سلام:

«لِلسَّلامِ سَبْعُونَ حَسَنَهً تِسْعٌ وَ سِتُّونَ لِلْمُبْتَدِءِ وَ واحِدَهٌ لِلرّادِّ »

سلام کردن هفتاد حسنه دارد، شصت و نُه حسنه از آنِ سلام کننده و یکی از آنِ جواب دهنده است.

۳۳- رضای خدا، نه هوای مردم:

«مَنْ طَلَبَ رِضَا اللّهِ بِسَخَطِ النّاسِ کَفاهُ اللّهُ أُمُورَ النّاسِ، وَ مَنْ طَلَبَ رِضَا النّاسِ بِسَخَطِاللّهِ وَکَلَهُ اللّهُ إِلَی النّاسِ.»

هر کس رضای خدا را به غضب مردم بجوید، خدا او را از کارهای مردم کفایت می کند، و هر کس خشنودی مردم را به غضب خدا بجوید، خدا او را به مردم واگذارد.

۳۴- ویژگیهای حضرت مهدی (علیه السلام):

«تَعْرِفُونَ الْمَهْدِی بِالسَّکینَهِ وَ الْوَقارِ وَ بِمَعْرِفَهِ الْحَلالِ وَ بِحاجَهِ النّاسِ إِلَیْهِ وَ لا یَحْتاجُ إِلی أَحَد.»

درباره حضرت مهدی (علیه السلام) فرموده: شما مردم، آن حضرت را به داشتن آرامش و متانت و به شناخت حلال و حرام و به رو آوردن مردم به او و بی نیازی او از مردم می شناسید.

۳۵- رؤیای دنیا:

«وَ اعْلَمُوا أَنَّ الدُّنْیا حُلْوُها وَ مُرُّها حُلْمٌ وَ الاِْنْتِباهُ فِی الاْخِرَهِ.»

بدانید که دنیا شیرینی و تلخی اش رؤیایی بیش نیست، و آگاهی و بیداری واقعی در آخرت است.

۳۶- پرهیز از کلام پست و سبک:

«لا تَقُولُوا بِأَلـْسِنَتِکُمْ ما یَنْقُصُ عَنْ قَدْرِکُمْ.»:

چیزی به زبانتان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.

۳۷- جاودانگی در مرگ با عزّت:

«لَیْسَ الْمَوْتُ فی سَبیلِ الْعِزِّ إِلاّ حَیاهً خالِدَهً وَ لَیْسَتِ الْحَیاهُ مَعَ الذُّلِّ إِلاَّ الْمَوْتُ الَّذی لا حَیاهَ مَعَهُ.»

مرگ در راه عزّت جز زندگی جاوید، و زندگی با ذلّت جز مرگ بی حیات نیست.

۳۸- حرمت حیله و نیرنگ:

«وَ الْخَدْعُ عِنْدَنا أَهْلَ الْبَیْتِ مُحَرَّمٌ.»:

حیله و نیرنگ نزد ما اهل بیت حرام است.

۳۹- مرگ، پدیده گریبانگیر:

«خُطَّ الْمَوْتُ عَلی وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقِلادَهِ عَلی جیدِ الفَتاهِ وَ ما أَوْلَهَنی إِلی أَسْلافی إِشْتِیاقَ یَعْقُوبَ إِلی یُوسُفَ.»

قبل از حرکت از مکّه به سوی عراق در میان جمعی از بنی هاشم فرمود: مرگ گردنگیر فرزندان آدم است; همچون گردنبند بر گردن دختر جوان، و من مشتاق دیدن گذشتگانم هستم، مانند اشتیاقی که یعقوب به دیدن یوسف داشت.

۴۰- اندیشه پایان کار:

«فَإِنْ تَکُنِ الدُّنْیا تُعَدُّ نَفیسَهًفَدارُ ثَوابِ اللّهِ أَعْلی وَ أَنْبَلُوَ إِنْ تَکُنِ الأَمْوالُ لِلتَّرْکِ جَمْعَهافَما بالُ مَتْرُوک بِهِ الْمَرْءُ یَبْخَلُوَ إِنْ تَکُنِ الاَْرْزاقُ قِسْمًا مُقَسَّمًافَقِلَّهُ حِرْصِ الْمَرْءِ فِی الْکَسْبِ أَجْمَلُوَ إِنْ تَکُنِ الاَْبْدانُ لِلْمَوْتِ أُنـْشِأَتْفَقَتْلُ امْرِء بِالسَّیْفِ فِی اللّهِ أَفْضَلُعَلَیْکُمْ سَلامُ اللّهِ یا آلَ أَحْمَدَفَإِنّی أَرانی عَنکُمْ سَوْفَ أَرْحَلُدر»

حضرت در مسیر حرکت به جانب کوفه فرموده است: زندگی دنیا گرچه نفیس و پربهاست،ولی پاداش خدا در جهان دیگر بالاتر و پر بهاتر است.
و اگر سرانجامِ جمع آوری مال و ثروت، ترک نمودن آن است، پس نباید مرد برای آن بخل ورزد.
و اگر روزی های بندگان، تقسیم و مقدَّر شده است،پس کمی حرصِ مرد در کسب، زیباتر و اگر بدن ها برای مرگ آفریده شده است،پس کشته شدن مرد در راه خدا چه بهتر. درود بر شما ای خاندان پیامبر که من به زودی از میان شما کوچ خواهم کرد.

 

 

 

التماس دعا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *