جعبه سیاه و جعبه طلایی
در دستانم دو جعبه دارم که خدا به من داده است. (بیشتر…)
در دستانم دو جعبه دارم که خدا به من داده است. (بیشتر…)
یک روز توی پیاده رو به طرف میدان تجریش می رفتم ، از دور دیدم یک کارت پخش کن خیلی…
داستان کوتاه - همه چهار زن دارند... (بیشتر…)
متن ادبی زیبا درباره آدمهای ساده آدمهای ساده را دوست دارم. (بیشتر…)
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در بین کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها در…
داستان کوتاه خراشهای عشق مادرم چند سال پیش ، در یک روز گرم تابستان ، پسر کوچکی با عجله لباسهایش…
میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای…
دماغ عمل نکرده (شعر طنز) (بیشتر…)
گندم خورد و از بهشت بیرون رفت (بیشتر…)
داستان کوکاکولا، داستان موفقیت است. کوکاکولا رویای شیمیدان آتلانتائی قرن نوزدهم بود، او میخواست یک نوع نوشیدنی با طعمی…