راز خنده

راز خنده

راز خنده
راز خنده

راستی که قدیمی ها چه نیک و حکیمانه گفته اند که: «خنده دوای هر درد بی درمانه».

شاید هم بی دلیل نیست که بزرگترها و ریش سفیدها با دیدن قیافه های اخمو و عبوس برخی افراد بویژه جوانان مدام به آنها می گویند: «بخند تا دنیا به روت بخنده».
شاید جالب باشد بدانید که دانشمندان هم می گویند: خنده ها و قهقهه های چند دقیقه ای از ته دل روزانه به اندازه ورزش قایقرانی و پاروزنی برای سلامت روح و جسم مؤثر است. با این خنده ها فعالیت قلب و عروق بهتر می شود. امواج مغزی تغییر شکل پیدا کرده، احساس درد بیماران کم می شود.
خنده در عین حال ترشح هورمون های مربوط به استرس را نیز کم می کند.
نشاط، فعالیت سلول های کشنده را می کاهد و با خنده های واقعی بدن در برابر بیماری ها مقاوم می شود.
اما با این حال خیلی از آدم ها فرصت خندیدن را از خود می گیرند و با چهره های عبوس زندگی را به کام خود و اطرافیانشان تلخ می کنند.

● خنده عامل کاهش رعب و وحشت
آرمین دخت احمدی روانشناس می گوید: «شوخی ها و خنده ها روش های صادقانه بیان عواطف انسانی اند. در این لحظات، انسان ها با فرونشاندن خشم و عصبانیت به حفظ تندرستی خود کمک می کنند. وی معتقد است: «نگرش مثبت یا منفی انسان ها می تواند در لبخند زدن و نشاط همیشگی زندگی آنان تأثیر عمیقی داشته باشد. تعداد بی شماری از آدم ها صبح خود را با کوله باری از اندوه آغاز می کنند. این در حالی است که اگر از همین امروز تصمیم بگیریم با انگیزه های مثبت فعالیت خود را پیش ببریم، به طور طبیعی فرداهای بهتری پیش رو خواهیم داشت».

احمدی تأکید می کند: «کمک های انسان دوستانه آدم ها به یکدیگر احساس شادی را در افراد چندین برابر می کند.
آدم ها باید یاد بگیرند که در لحظه حاضر باشند. در هنگام ظرف شستن، راه رفتن، نفس کشیدن و کار کردن از زندگی خود لذت ببرند. پراکندگی افکار به افزایش غم، فرسودگی، احساس خفگی فکری و از بین رفتن تمرکز و دقت در کارها می انجامد. بنابراین، آدم ها باید یاد بگیرند که با لبخند زدن های حقیقی از رعب و وحشت درونی و بیرونی خود و خانواده شان بکاهند».
این روانشناس پزشکی قانونی می افزاید: «اختلالات خلقی ریشه های اصلی افسردگی اند. بنابراین، در میان بیماران مراجعه کننده به این بخش، آدم هایی دیده می شوند که با وجود ناراحتی می خندند. این ها افرادی هستند که در زندگی عادی و روزمره از حق خندیدن محروم بوده اند و به این دلیل در هنگام تعریف تلخ ترین ماجراهای زندگی خود دچار نشاط کاذب می شوند!» به گفته این کارشناس، قضاوت نادرست انسان ها درباره یکدیگر، منفی گرایی را در آنان تقویت کرده، احساس شاد بودن را از آن ها می رباید.
● ریشه ژنتیکی اخم ها و خنده ها
محققان به تازگی دریافته اند نحوه خنده، اخم، نگاه کردن، حرکات صورت و رفتارهای مشابه والدین و فرزندان دارای ارتباط ژنتیکی اند. بنابراین، عمق حالات روحی افراد یک خانواده بر هیجانات و تغییرات حالات چهره اعضا نیز تأثیر می گذارد.
اما باورهای رایج غلط جامعه ایرانی نیز در افزایش تعداد آدم های اخمو دخالت داشته اند.
دکتر علی گرانمایه پور، مدرس علوم ارتباطات و ارتباطات انسانی، در این باره به خبرنگار «ایران» می گوید: در فرهنگ سنتی ایرانیان تأکید شده که مردان هیچ گاه نباید گریه کنند. زنان هم نباید زیاد بخندند. مشکلات اقتصادی و جامعه شهری خنده را بر لبنان مردم خشکانده است.
در این میان، سیاه بازی، عروسک گردانی و تفریحات شاد و نشاط آور همواره به عنوان جزئی از فرهنگ و سنت ایرانیان به شمار می روند. اما با این وجود ایجاد تنوع و شادی در خانواده ها به فراموشی سپرده شده است.

شاید به همین دلیل باشد که در عزاداری ها هیچ کم و کسری نداریم، اما در برپا کردن مراسم شاد به بن بست می رسیم. در هر حال، خنده تنها زبان مشترک رفتاری انسان هاست و باید در جهت تقویت فردی و اجتماعی آن تلاش شود.
دکتر مهدی صمیمی روانپزشک نیز می گوید: خنده و نشاط واقعی از اضطراب و افسردگی انسان ها می کاهد. اما نکته قابل توجه تشخیص درست افراد بیمار و اخموست. شاید بسیاری از اطرافیان ما به دلیل ناشناخته ماندن بیماری های روحی و روانی به عنوان انسان های «عبوس» شناخته شوند. این در حالی است که خیلی از آدم ها به دلیل افسردگی قادر به شادی نیستند اما از آنجا که مردم ناراحتی را جزو خصوصیت اخلاقی آنان می شناسند، این افراد دائم در رنج خواهند بود و بیماری شان هم هیچ گاه درمان نمی شود. صمیمی ادامه می دهد: «رفتارهای سبک سرانه دلیل شادی انسان ها نیست. از همین رو، به افراد و بویژه بیماران روحی توصیه می شود در محیط های شاد واقعی قرار گیرند تا روحیه آنان با شوخی های نادرست لطمه نبیند».
این روانپزشک با تأکید بر اهمیت برگزاری نشست های خانوادگی و تفریحات گروهی تأکید کرده و می افزاید: قرار گرفتن در جمع، انسان ها را متوجه بیماری ها و در نتیجه درمان خواهد کرد چرا که نتایج تحقیقات علمی نشان می دهد حضور انسان ها در گروه های مردمی و تجمعات، امکان خندیدن افراد را ۳۰ برابر بیش از اوقات تنهایی می کند.
● روزی ۱۷ بار خنده
هر انسان بالغ و سالم روزانه به طور متوسط ۱۷ بار می خندد. این دستور هم از سوی مغز صادر می شود. گاهی صدای خنده ها آن قدر بلند است که افراد دچار بریدگی نفس می شوند و دست و پایشان می لرزد.

به گفته پژوهشگران، موقع خندیدن، بزاق دهان انسان ها زیاد و امکان ورود بیماری های میکروبی به بدن کم می شود. بعضی ها هم معتقدند بدن در هنگام خندیدن سلول های پروتئینی تولید می کند و به این ترتیب بیمار شدن افراد کاهش می یابد. خلاصه این که بعضی وقت ها آن قدر می خندیم که اشک مان درمی آید گاهی دستمان را بر روی دل می گیریم.
● خنده مسری است
دانشمندان کالج لندن به این نتیجه رسیده اند که خنده مسری است.
بخشی از مغز انسان ها در برابر صداهای مثبت و خنده دار از خود واکنش نشان می دهد و انسان ها را ناخودآگاه به خنده می اندازد.
کسی می گفت: «هر وقت به من می گویند نخند، بیشتر از همیشه خنده ام می گیرد». شاید این موضوع در میان خیلی ها رایج باشد، اما این نکته نیز از نظر علمی ثابت شده و دانشمندان می گویند منع از خندیدن، شدت این عمل را چند برابر بیشتر می کند.
از نگاه متخصصان، سلامت حالت کاملی از آسایش و کامیابی زیستی، روانی و اجتماعی و ندانستن بیماری های جسمی انسان هاست. اما انسان ها برای به دست آوردن نشاط نیازمند ابزارهای خاصی هستند. خوش بینی یکی از این نوع روش های «آموزش به خود» به شمار می رود. اگر یاد بگیریم شکست ها و ناکامی ها را کوچک و گذرا بدانیم و راه حل تازه ای برای مشکلات خود پیدا کنیم آدم خوش بینی هستیم.

تسلط به شخصیت و احساس سرخوشی انسان ها می تواند در پیدا کردن دوستان صمیمی و تقویت ایمان و حالات روحانی مؤثر باشد.
بعضی ها معتقدند: قلب شاداب به اندازه دارویی مؤثر به آدم ها فایده می رساند و غم و اندوه استخوان ها را خشک می کند.
از سوی دیگر، دکتر گرانمایه پور تأکید می کند: «مدیران شاداب تر کارمندان فعال تری دارند. بنابراین اگر همه مردم در هر زمان و مکانی یاد بگیرند که اخم های خود را فراموش کنند، یأس و ناامیدی جای خود را به لبخند و آرامش می دهد.» وی پیشروی غم و اندوه در جامعه را خطرناک دانسته و می گوید: «انسان های جوان و پیر باید در راه شاد بودن سرمایه گذاری کنند. رسانه ها در این میان نقش مهمی بازی می کنند. بنابراین، تولیدکنندگان عرصه صدا، سیما و مطبوعات باید در ساخت تولیدات از سیاه نمایی های رایج فاصله بگیرند».
● مادربزرگ ها و پدربزرگ ها باید سنگین باشند
این جمله را خیلی ها می گویند، اما واقعاً نخندیدن افراد سرانجامی جز افزایش دردهایشان ندارد. نخندیدن برای باوقار جلوه دادن رفتارها ژستی بیش نیست.
● آموزش خنده
گرانمایه پور معتقد است: «شاد کردن جامعه هم مثل خیلی از موارد دیگر نیازمند آموزش است. این مدرس دانشگاه تأکید می کند: «فرزندان از کودکی باید چگونه شاد بودن را هم مانند چگونه زندگی کردن آموزش ببینند».
در عصر جدید مردم جنوب شرق آسیا، بویژه ژاپنی ها و چینی ها بیش از مردم سایر کشورها از آموزش «شاد بودن و خندیدن» بهره برده اند.
اغلب سیاستمداران خنده روتر از اروپایی ها هستند و این ها همگی نشان می دهد که «خنده» فقط مخصوص «تجمع های» خانوادگی نیست و سیاستمداران هم بر روی آن سرمایه گذاری کرده اند. در هر حال، عبوس بودن دختران، پسران و پدر ـ مادرها فقط می تواند حضور در اجتماع و موفقیت های دسته جمعی را کمتر کند و به افزایش بیماری ها دامن زند. پس به جای این که اخم کنید با انجام کارهای مورد علاقه، پرهیز از افراط و تفریط زندگی را قشنگ ببینید.
شوخ طبعی عیب نیست، اخم و ترش رویی دائمی نوعی بیماری است. بنابراین، برای این که سالم بمانید از خندیدن گریزی نداشته باشید. احساسات منفی درونی تان را با خنده های واقعی بیرون بریزید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *