تربیت جنسی فرزندان

تربیت جنسی فرزندان

شاید یكی از مهم‌ترین نگرانی‌های پدر و مادرها در جامعه شلوغ و پر هم همه امروزی، تربیت و سلامت جنسی نوجوان‌شان باشد.
بچه‌ها وقتی كوچك‌اند، یك جور نگرانی برای والدین دارند و وقتی بزرگ می‌شوند، به طور دیگری بر نگرانی‌های والدین می‌افزایند.

وقتی به نوجوانی می‌رسند، با دنیای جدید و پر تلاطمی ‌که برایشان به وجود می‌آید،‌ پدر و مادر می‌مانند كه آیا می‌توانند از آنان توقع بیشتری داشته باشند یا هنوز به اصطلاح وابسته‌اند.

شاید یكی از مهم‌ترین نگرانی‌های پدر و مادرها در جامعه شلوغ و پر همهمه امروزی، تربیت و سلامت جنسی نوجوان‌شان باشد. در شرایطی كه كارشناس خبره در این زمینه كم است و بسیاری از افراد مدعی،‌ با اطلاعات ناقص و در بیشتر موارد نادرست خود موجب انحراف افكار عمومی ‌می‌شوند، جا دارد با توجه ویژه و عمیق به مبانی دین مبین اسلام و پیشرفت‌های علمی‌ دانشمندان متعهد و انطباق آن با موازین شرع اسلامی، زمینه آموزش جوانان و نوجوانان‌مان را فراهم سازیم.

دوره نوجوانی از بحرانی‌ترین دوره‌ها است و زمان دلبستگی‌های بزرگ و‌اندیشه درباره آنهاست. تاثیرات نیرومند احساسات مربوط به تمایلات جنسی، جای بسیاری از تصورات و مفاهیم ذهنی را می‌گیرد، آثار دلبستگی جنسی در رفتار آنان آشكارا منعكس می‌شود، اغلب نوجوانان مهربان، دلسوز و دقیق كه به تاثیرات و اضطرابات جنسی متمایل شده‌اند، نسبت به اطرافیان كینه جو، عصبانی، ‌و بی‌عاطفه می‌شوند، و این تحولات ممكن است در نتیجه ارضا نشدن میل جنسی و فقدان اقدامات لازم از قبیل: ورزش،‌ كار، گردش،‌ یا سیری بیش از حد جنسی باشد،‌ مسلم است كه طبیعت نوجوانان در دوره بلوغ جنسی تغییر می‌یابد، آنها بیشتر عصبانی و سركش می‌شوند و این تغییرات با ظهور میل جنسی اعم از امیال ارضا شده یا نشده در برخی از آنها آشكار است.

یك طبقه بندی علمی

متخصصان اطفال امریكا نوعی طبقه بندی كلی را مطرح می‌كنند كه برای ادامه مباحث ما در رابطه با دوره نوجوانی مفید است، به این صورت كه به سنین 10 یا 11 تا 14 سالگی در دختر‌ها و 12 تا 15 سالگی در پسرها، اوایل نوجوانی و به دو سال پس از آن، اواسط نوجوانی و ادامه این سنین تا زمان شروع بزرگسالی را اواخر نوجوانی می‌گویند.
آغاز دوران بلوغ كه با اوایل نوجوانی آغاز می‌شود، دوران دگرگونی‌های عظیمی‌است. در این دوران نه تنها تغییرات جسمی‌ مهمی‌در نوجوان پدید می‌آید، بلكه دگرگونی‌های برجسته اجتماعی و روانی نیز در او ایجاد می‌شود. سه نقطه عطف زندگی هر كسی را می‌توان تولد، بلوغ و مرگ نامید. نظر به اهمیت حیاتی این دوران در زندگی نوجوان به ویژه از نظر جنبه‌های تربیتی، ضروری است كه برخی از حقایق خاص این دوران تشریح شود تا هم نوجوان به موقعیت حیاتی خود پی ببرد و به تكالیف، وظایف و مسئولیت‌های شرعی، اجتماعی و اخلاقی كه از این پس به او تعلق می‌گیرد، آگاهی یابد و هم اولیا و مربیان از این طریق به درك روحی نوجوان خود نایل آیند.
مهم‌ترین نگرانی‌های دوره اول بلوغ عبارتند از: نگرای درباره عادی بودن، نگرانی درباره خصایص جنسی،‌نگرانی درباره قد،‌ نگرانی درباره وزن، نگرانی درباه آلت تناسلی و نگرانی درباره خصایص ثانوی جنسی (مانند رشد سینه در دختران، رشد ریش و سبیل در پسران) كه در این زمینه والدین و مربیان با دادن آگاهی‌های مناسب باید منشا این نگرانی‌ها را از نوجوانان بزدایند.

 

والدین و بلوغ فرزندان

بیشتر والدین از آشفتگی دوران بلوغ آگاهند و دوران بلوغ را با احساساتی متناقض به خاطر می‌آورند،‌ مانند بهترین زمان یا بدترین زمان، سن دانایی یا سن نادانی،‌ بهار امید یا زمستان ناامیدی كه این احساسات حاكی از فراز و نشیب‌های روح یك نوجوان است. او گاهی شاداب، خوشحال، سرزنده و گاهی پژمرده، ‌اندوهگین و ساكت است.
نوجوانان به دلیل احساس توانایی برای عمل جنسی، تشدید انگیزه‌های جنسی، كنجكاوی در مورد موضوعات جنسی، تلاش برای تعیین نقش جنسی و ترس شدید از نتایج فعالیت جنسی نسبت به امور جنسی حساس هستند، این حساسیت مفرط كه با ترشح هورمون‌های جنسی توأم است تمایلات جنسی نوجوان را تشدید می‌كند؛ اگر طریقه مشروع و قانونی برای تشفی امیال جنسی مقدور نباشد، امكان انحراف نوجوان می‌رود، و این انحراف اغلب به صورت كامجویی‌های بدلی (خود ارضایی، همجنس بازی،‌ نظر بازی) تجلی می‌كند برای حل چنین مشكلاتی باید قبل از هر چیز به ارزیابی پرداخت. در ارزیابی و شناخت مشكلات جنسی باید ابتدا تاریخچه زندگی فرد را به دست آورد و براساس آن روش‌های تغییر رفتار را انتخاب و شیوه‌های شناختی همچون افزایش بصیرت فرد را در سرلوحه برنامه‌ها قرار داد. با توجه به اینكه تربیت نفس در دوران نوجوانی از عوامل سلامت روان و رفتار دوره جوانی است، این موضوع بر بسیاری از جنبه‌های شخصیت جوانان نیز تاثیر می‌گذارد و جوانان امروز باید با درك موضوع و مطالعه،‌ به تربیت نفس خود بكوشند.

 

در سنین 7تا 12 سالگی (دورۀ دبستان) برخی از اصولی که باید در تربیت جنسی لحاظ کرد به قرار زیر است:

1- اصل پرهیز از افراط و تفریط: برخی از افراد این توصیه را که (با فرزندان باید دوست شد)به درستی دریافت نکرده اند و دچار سوء تعبیر شده اند، آن ها فکر می کنند برای دوست شدن با نوجوان باید با او هم صدا و هم رنگ شد و هر چه او خواست، آن ها هم بخواهند، در حالی که این شیوۀ دوست شدن درست نیست؛ باید نوجوان را با اصول ارزش ها و هنجار ها آشنا کرد و از آنجا که این سنین مطابق با روایات سن تأدیب و آموزش است، لازم است کودک حرف شنوی از پدر و مادر داشته باشد.

2- اصل آماده سازی کودک برای زندگی در دنیای واقعی: کودک باید در این سن صبر کردن را بیاموزد، موانع را بشناسد و در یک محیط طبیعی پرورش یابد،  نه در یک محیط محصور، قرنطینه و غیر واقعی. زمانی که فرزندان ما در یک محیط گلخانه ای تربیت شوند میزان آسیب پذیری آن ها بالا می رود. گل هایی که در گل خانه پرورش می یابند زودتر پرپر می شوند.

3-اصل برقراری ارتباط کلامی و عاطفی: در هر فرصتی که پیش می آید با فرزندمان در یک فضای محبت آمیز، محرمانه و صمیمانه صحبت کنیم. کودک ونوجوان نیاز دارد که دریچۀ قلبش را به روی کسی بگشاید، راز های دل خود را مطرح نماید چه کسی بهتر از پدر و مادر. اگر پدر و مادر این نیاز کودک و نوجوان را ارضا نکنند، دوستان جایگزین آن ها خواهند شد.

مناسب است که قبل از خواب اگر ممکن است در کنار بستر او دقایقی بنشینیم  و در خلوت، آرام آرام، با او درباره مدرسه، درس، دوستان، نگرانی ها و خواسته های او صحبت کنیم، در طول روز هم با توجه به فرصت های پیش آمده، مثلاً؛ قدم زدن در پارک، دیدن فیلم سینمایی، خرید، ورزش با فرزندمان درد دل کنیم و با او به طور مستقیم و غیر مستقیم دربارۀ مسائل جنسی هم دلانه صحبت کنیم.

4- اصل عزت نفس کودک و نوجوان: عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن. کرامت یا عزت نفس، خود پنداره مثبت است که شخص شناخت و احساسات مثبت نسبت به خود و اجزای شخصیت خویشتن دارد.  عزت نفس را نباید باخود بزرگ بینی یکی دانست، کسی که دچار خود بزرگ بینی است، خوشتن را بیش تر از آنچه هست ارزیابی میکند، در حالی که کرامت و عزت نفس، ارزیابی واقع بینانه از خود است، فرد در مورد خود غلو نمی کند، از داشته و نداشته های خود تصویری واقع بینانه ارائه می کند.

آن ها که عزّت نفس بیش تر دارند، بهتر می توانند با دیگران رابطه برقرار کنند.  والدینی که به فرزند خود روحیه و امید می دهند،  توانایی های او را تحسین و تمجید می کنند و این نیاز را به خوبی ارضاء می کنند.

5- اصل کنترل و مراقبت در معاشرت ها و دوستی ها: پدر و مادر باید با همه وجود تلاش کنندتا معاشران خوبی برای فرزندان خود انتخاب کنند، با انجام این کار دو فایدۀ عمده نصیب آنان خواهد شد: در درجه اول، فرزندانشان ناخودآگاه کمالات معاشر خود را اقتباس کرده، به نیکی گرایش پیدا خواهند کرد؛ دوم اینکه از معاشرت با افراد فاسد و آلوده برکنار مانده، از آفت های زشت آنان مصون خواهند ماند.

در سنین دبستانی و نوجوانی احتیاج به داشتن دوست و رفیق شدید و فوق العاده است، زیرا آن ها هم محرم رازند و هم امنیت خاطر ایجاد میکنند؛ نوجوان نیاز دارد که دریچۀ قلبش را به روی کسی بگشاید، یکی از مسائلی که بین دوستان بحث می شود، مسأله جنسی است، که گاه اطلاعات بی حد و حصری و بی موقع که دوستان در اختیار هم قرار می دهند، می تواند زمینه انحراف جنسی را فراهم آورد.

6-اصل الگو پذیری: میل شدید کودکان دبستانی به تقلید از بزرگترها باعث می شود که با سادگی مخصوص به خودشان رفتار آن ها را قبول کرده و تقلید کنند، مثلاً، کودکان همراه با والدینشان ورزش می کنند، شطرنج بازی می کنند، کتاب می خوانند، نقاشی می کند و شیوۀ رفتار آن ها را در زندگی عملی، الگو و سرمشق قرارمیدهند، لذا رفتارهای خوب یا بد والدین و اعتنا وبی اعتنایی به موازین اخلاقی، خیلی زود در سیمای روحی کودک ظاهرمی شود، بنابراین اگر بزرگ ترها شاهد تصاویر غیراخلاقی باشند، جای تعجب نخواهد بود پس والدین باید در قدم اول، خود الگوهای شایسته ای برای فرزندان باشند و در قدم دوم سعی کنند فرزند خود را با الگوهای شایسته دیگر مانند معلمان موفق، نویسندگان، دانشمندان و هنرمندان آشنا کنند و درباره زندگی و خصلت های مردان و زنان بزرگ با آن ها صحبت کنند.

7- اصل ایجاد روابط صحیح میان دختران و پسران: ایجاد روابط صحیح میان دختران و پسران و نیز آموزش احساس دوستی، شرافتمندی و صمیمیت در این محدوده سنی باید مورد توجه قرار گیرد. تعلیم و رفتارخوب وشایسته بین دو جنس دختر و پسر و همچنین احساس نجیبانه آن ها مسأله اساسی تربیت جنسی دانش آموزان را تشکیل می دهد.
(کوچتکوف) در این زمینه می گوید: (پدران ومادران باید توجه خاصی به روابط پسران و دختران دوره دبستانی داشته باشند. دختران از لحاظ جسمانی سریع تر ازپسران رشد می کنند و قبل از پسرها میل به آمیزش دوستانه از خود نشان می دهند و علاقه به بازی های مشترک و میل به شیک پوشی و آراسته بودن پیدا می کنند و .  . .  در این میان آموختن نزاکت در روابط پسران ودختران چیزی لازم و ضروری است) والدین و مربیان موظف هستند هم در پسرها و هم در دخترها پاکی اخلاق و عفت و لیاقت وشایستگی را پرورش دهند و از آن ها مراقبت به عمل آورند تا برای زندگی شرافتمندانۀ آینده آماده شوند.

8- اصل توجه به نوسانات خلقی: از میان تغییرات دوران ده ـ دوازده سالگی کودکان، نوسانات خلقی بیش ترین ناراحتی را برای والدین ایجاد می کند. آن ها گاهی یک لحظه غرولند می کنند و غمگین هستند و لحظه بعد نسبتاً منطقی و سرحال و رابطه بین والدین و فرزندان که قبلاً نزدیک و عاشقانه بود، گاهی به رابطۀ متشنج و دوری تبدیل می شود.  بچه ها در این مرحله از رشد، اغلب با والدین خود اصطکاک پیدا می کنند. پسرها یکی دو سال بعد از دختر ها بالغ می شوند و در ده – دوازده سالگی نوسانات خلقی شدید ندارند و در نوجوانی دچار این حالت های انفجاری می شوند. برخی علّت این نوسانات خلقی را تغییرات هورمونی در بدن نوجوان می دانند، امّا آنچه مهمّ است این است بدانیم که این حالات در نوجوانان ده – دوازده سالگی طبیعی است.

وقتی فرزندتان دچار نوسانات خلقی است، هرگز کنایه ها، حالت ها و نیش خند های او را به خود نگیرید. والدین نیز در این دوران دچار سردرگمی می شوند و می گویند:”برای بچۀ ما که تا دیروز با محبت و نازنین و شاد بود، چه اتفاقی افتاده است؟ این بچه مثل ابر بهار شده است، یک لحظه اخمو و بد اخلاق است و لحظه بعد شاد.  من نمی دانم با او چه کنم؟
وقتی با نوسانات خلقی کودکان ده – دوازده ساله روبرو هستید نکات زیر را به خاطر داشته باشید:

* نوسانات خلقی آن ها را به خود نگیرید.

* ابتدا صبر کنید تا آرامش بر قرار شود. سپس وقی احساس کردید که فرزندتان آمادگی دارد، سعی کنید دوباره با او ارتباط بر قرار کنید. شاید بهتر باشد که سر صحبت را با موضوعی خنثی باز کنید و سپس به تدریج به مسائل مربوط به ناراحتی اخیر او بپردازید.

* برای کودکان ده – دوازده ساله سردرگم، هیچ چیزی ارزشمندتر از پذیرش بی قید و شرط والدین که هنوز مهم ترین افراد زندگی آن ها هستند، نیست.

* به فرزندان ده – دوازده ساله خود اطمینان بدهید که حالت خلقی اش با گذر زمان بر طرف خواهد شد. نوسانات خلقی با گذر زمان کاهش می یابد و بچه ها می تواند روش های بهتری برای رویارویی با آن ها بیابند. از جمله می توانند به رژیم غذایی خود توجه کنند، ورزش کنند، نفس عمیق بکشند یا با روش های دیگر خود را آرام کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *